(عجب ای دل عاشق توهم حوصله داری)
(توی این سینه نشستی هزار گله داری)
(یه روز عاشق نوری یه روز عاشق سوت کوری)
(یه روز مثل حبابی یه روز سنگ صبوری)
(پراز اشک هراسی همیشه بی حواسی)
(پراز حرفی و خاموش یه قصه و فراموش)
(پراز راز نگفته یه کوله بار بر دوش)
(یه بی طاقت خسته به انتظار نشسته)
(یه روز رفیق راهی سفر پای پیاده)
(به اندازه عشقی پراز حرفای ساده)
(واسه روزای رفته سفر قصه ی خوبه)
(((چراغ راه قشنگی ، غروبه)))
بگذر بهار ، حالم با تو خوب نمی شود …
پاییز حال مرا خوب می شناسد...
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﺪ!
ﻣﺮﺍﻗﺐ
ﻫﻤﯿﻦ “ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ” ﻫﺎ
“ﻋﺰﯾﺰﻡ” ﻫﺎ
“ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ” ﻫﺎ
ﻣﺮﺍﻗﺐ
ﺑﺎﺷﯿﺪ!
ﺑﻌﻀﯽ
ﻫﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ !
ﻫﻤﯿﻨﻬﺎﯾﯽ
ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯﺟﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!
ﻫﻤﯿﻨﻬﺎﯾﯽ
ﮐﻪ “ﺁﺷﻖ” ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺩﺍﯼ”ﻋﺎﺷﻖ” ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﻧﺪ!
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ
ﻋﺸﻖ!
ﺑﺎﺯﻫﻢ
ﺳﺮﺵ ﮐﻼﻩ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ،
ﻧﻪ
ﻻﯾﻖ ﻋﺸﻘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ !